شاید اهل زمین یلدا را بلندترین شب سال بدانند
از سالی 365 روزه که فقط یک شبش به اندازهی
چند دقیقه بلندتر از شبهای دیگر است
اما افسوس که یادمان رفته یلدای بلندی هنوز در هستی جاریست
که نه تنها از یک شب در یک سال بلکه از هزارهها هم بگذشته
نه تنها از چند دقیقه در یک شب بلکه از هزاران ساعت هم بگذشته در
گسترهی زمان یلدای بلند غایب بودن مردی آسمانی در خلقت
که اهل زمین فراموشش کردهاند
مولاجان! یادشان رفته هر چه دارند به گوشه ی نگاه آسمانی توست
و این آرامش و آسایش زمینی همه از یُمن حضور
روشن توست در خلقت
مولای من! قرار بود امسال شب یلدا در کنار من باشی در زمین
قرار بود امسال شب یلدا فاتحه ی بلندی بخوانیم
با هم برای غیبت، قرار بود امسال شب یلدا شعر ظهور بخوانی
برایم قرار بود امسال شب یلدا برگ آخر قصه های بلند غبت
را بخوانی و کتاب انتظار را ببندی
سخنگوی زنده ی قرآنی عشق من، بیا به جای حافظ خوانی
خودت قرآن بخوان
قرار بود امسال خودت باشی و برای یلدا قرآنی بخوانی
برایم بخوانی که در آیه های روشنش تو را ظاهر ببینم
اما هنوز هم ... جای تو خالی مانده در کنارم
جای ت آبی عشق آسمانی من
دلم روشن به فرداهای زمین است
می آیی
جشنِ من برای خوش گذرانی های یلدا بماند
برای ظهور
یلدایی عاشقانه در کنار مهدی